تصور غلط رایجی وجود دارد مبنی بر اینکه انسان پا به سن گذاشته، نمیتواند شاد باشد و از زندگی خود لذت ببرد. در حالی که با یک نگاه عمیق و منصفانه میتوانیم دریابیم که اتفاقاً دوران سالمندی بهترین دوران برای لذت بردن از زندگی و کسب تجربههای ناب و جدید است. دورانی که در آن قهرمان زندگیمان میتواند فارغ از دغدغههای روزمره و تا حدودی آزارنده، سبکبال برای زندگیاش برنامهریزی کند و در جهت رسیدن به آنها گام بردارد.
تحقیقات نشان میدهند که سالمندان در سن ۸۰ یا ۹۰ سالگی به بالا، سطح رضایت، حس سلامت وخوشبختی بیشتری نسبت به نوجوانان و بزرگسالان جوانتر دارند. متخصصان این امر را «پارادوکس پیری» میخوانند. افراد مسن که عمری از آنها گذشته است و در طول زندگیشان با چالشها و فقدانهای زیادی روبرو شدهاند، انعطافپذیرتر هستند. گرچه ممکن است قهرمان زندگی ما در این برهه از زندگیاش تحلیل قوای ذهنی و جسمی را تجربه کند، اما نسبت به بزرگسالان جوانتر احساس بهتری درباره زندگیشان دارند؛ چرا که تجربهی زیستهی بیشتری داشته و اتفاقات تلخ و شیرین زیادی از سر گذراندهاند.
برای شاد زندگی کردن در این دوران روشهایی وجود دارد که قهرمان زندگیمان با به کارگیری آنها میتواند لحظات غنی، پربار و شادی داشته و در عین حال عزت نفس و استقلال شخصیتی خودش را حفظ کند.
اگر قهرمان زندگی ما به جای غصه خوردن برای افول قوا و انرژی، بر روی تواناییها و کارهایی که میتواند انجام دهد تمرکز کنند زندگی شادتری خواهد داشت. داشتن روحیهی انعطافپذیری در برابر افزایش سن و کنار آمدن با تغییرات مربوط به آن در داشتن دوران سالمندی موفق و شاد حیاتی است.
داشتن معاشرتهای اجتماعی پایدار و مستمر با اقوام، خانواده و دوستان، احساس امنیت و مهم بودن به قهرمان ما میدهد و همچنین داشتن روابط و دریافت حس حمایت از سوی خانواده از مهمترین عوامل حفظ سلامت جسمی و روحی قهرمان زندگی ما در دوران سالمندی است. اینکه بداند حضورش برای ما بسیار مهم و ارزشمند است تاثیر بسزایی در حفظ عزت نفس او خواهد داشت.
فعال بودن در زندگی از طریق انجام فعالیتهای جسمی، ذهنی و اجتماعی مانند عضویت در گروههای ورزشی، هیئت محله و … نقش کلیدی در تجربه دوران سالمندی موفقیتآمیز و رضایت از زندگی قهرمان زندگیمان دارد.
طبق پژوهشهای صورت گرفته، با افزایش سن، افراد در تنظیم و کنترل سلامت عاطفی و روانی خود بهتر عمل کرده و به چالشها و تجربیات جدید با دید مثبتتری نگاه میکنند. به طور مثال قهرمان زندگیمان در پذیرش و هضم یک واقعهی نسبتا تلخ انعطاف و درایت بیشتری نسبت به افراد جوانتر نشان میدهد و در عینحال استقبال آنها از یک اتفاق خوشایند عمیقتر و با نشاطتر خواهد بود.
انجام کار رسمی داوطلبانه، افسردگی را در قهرمان زندگیمان به طرز چشمگیری کاهش داده و سلامت روانی او را افزایش میدهد. احساس اینکه حضور وی و استفاده از تجربیاتش مورد نیاز است، باعث تقویت سلامت و بهبود حال او میشود.
یادگیری مداوم در طول عمر در عین حال که سلامت روانی و جسمی قهرمان زندگی را تقویت میکند، باعث افزایش حس رضایت از زندگی و شادی در وی نیز میشود. ممکن است قهرمان زندگی ما در دوران جوانی آرزوی یادگیری زبان آلمانی، نویسندگی و یا سیمکشی برق را داشته ولی به هر دلیلی نتوانسته به آن برسد؛ ما میتوانیم در این دوران با حمایت و تشویق کردن او کمک کنیم تا به آرزوهای دوران جوانیاش جامهی عمل بپوشاند و حال خوب را تجربه کند.
همهی ما دیر یا زود دوران شیرین سالمندی را تجربه خواهیم کرد. دورانی که تقریبا تمام طوفانها را پشت سر گذاشته و به ساحل امن آرامش خواهیم رسید. دورانی که هماکنون قهرمان زندگی ما در حال گذراندن آن است و ما میتوانیم با حمایت وی و در عین حال استفاده از تجربیاتش آن را تبدیل به یکی از بهترین دورانهای زندگی برای خودمان و قهرمان زندگیمان کنیم.
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریدهام
برای آنکه بیشتر بدانیم مقالهی سرگرمیهای جالب برای سالمندان با تحرک محدود را در وبسایت ایزی لایف مطالعه کنیم.
نظرات کاربران